سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 تعداد کل بازدید : 32811

  بازدید امروز : 3

  بازدید دیروز : 8

در مورد رشتخوار بیشتر بدانید( خبرگزاری محلی شهرستان رشتخوار)

 
از آن هنگام که حق را به من نمودند در آن دو دل نگردیدم . [نهج البلاغه]
 
نویسنده: فرهاد قاسم پور ::: پنج شنبه 84/10/22::: ساعت 3:59 صبح

فهرستی از آثار تاریخی رشتخوار

سنگان:  قصبه ایست از بخش رشتخوار شهرستان تربت حیدریه دارای 580 تن سکنه آب آن از قنات و رود خانه محصول آنجا غلات پنبه بادام آب گرم کلاته آهو کوه سنگ رشد جز این قصبه است . ( لغت نامه دهخدا – جلد هشتم – انتشارات دانشگاه تهران -1373 )

این روستای بزرگ در سایه سار رشته کوه بزمای قرار دارد رودخانه سالار که از جلگه زاوه میگذرد با عبور از رخنه گرگ اراضی سنگان را مشروب میسازد و از

طریق همین رخنه است که جلگه زاوه و رشتخوار با راهی مالرو در کمترین فاصله به هم پیوند می خورند .

محمد خان قرائی فرزند اسحاق خان در جهت تدارک مقدمه برای سرکشی در قبال دولت قاجار سنگان  را انبار آذوقه خویش قرار داده بود و در آنسوی کوه قلعه دولت آباد را اقامتگاه و مرکز اداری خود کرده بود بین دو که در دو سوی کوه قرار داشتند از طریق تنگه رود سالار و با اسب ارتباط سریعی برقرار بود . هم اکنون کل روستای سنگان به شکل قلعه نظامی دیده می شود و هنوز دروازه ها و باروها و بعضی پا برجا و سالمند .

در اطراف قلعه اسحاق خان 12 برج وجود داشته است که مدخل جلگه رشتخوار راههای ایاب و ذهاب به حوزه زاوه را می پوشانده است . در قلعه سنگان که به نظر می رسد پیچیده ترین تشکیلات را بعد از قلعه تربت و دولت آباد داشته است سه قسمت مجزا هنوز قابل تشخیص است .

الف – انبارها و اصطبلها که خاص نگهدار ی علوفه و علیغ و غلات بوده .

ب- ارگ حکومتی که اقامتگاه وابستگان سردار و کوتوال قلعه و خانواده آنان بوده .

ج-  قلعه رعیتی که با دیوار بلند ی از ارگ حکومتی جدا می گردیده است .

نمایی از بافت قدیمی  روستای سنگان رشتخوار

ار تفاع باورها بالغ بر 12 متر بود ه است و دور تا دور قلعه را خندقی ژرف و عریض کمربند وار در بر میگرفته است . از اسحاق خان یک آب انبار یک حمام یک مسجد دردداخل قلعه باقی مانده است و بقیه آثار گذشتگان و مزارات یکسره فراموش روزگار خویشند و از آن جمله مزار عارف نامدار شاه سنجان و نیز اثردیگری است معروف به شیخ مفعولی که در راستای شمالی مقبره شاه سنجان قرار دارد و اکنون چند دیوار فرو ریخته از آن باقی مانده که سقف هم ندارد و اما از آنچه باقی مانده آثار قدمت و اصالت ظاهر است . آثار مزار کاملا مخروبه معروف به حسن میرزا نیز چنین است

 مزار شاه سنجان

در چند صد متری شرق دهکده سنگان رشتخوار و در کیلو متر 25 جاده آسفالته تربت حیدریه به خواف ساختمان ساختمان مخروبه ای قرار دارد که مردم آن را مزار شاه سنجان میخونند آنچه از ساختتمان مزار باقی مانده دو گنبد خشتی 8ترک است که با نما کاریهای آجروزین به صورت چپ و راست به صورت زیگزاگ  تزیین یافته است سقف هرد و گنبد کاملا فرو ریخته و چهار دیواری محلی که به صورت قبر در آن واقع است هنوز سالم است اما از گنبد شرقی که ظاهرا قرینه مزار اصلی بوده جز زاویه ای از یک غرفه باقی نمانده است .

صورت قبر اخیرا با پوششی از سیمان حفظ شده است دیوار ها از گل بر آمده و کتیبه های از آجر در قسمت تحتانی غرفه های گنبد پیداست . از دقت در معماری آثار باقیمانده آنچه دستگیر می شود این است که بی شک با معماری جامع رشتخوار شباهتهای فراوانی دارد و ظاهرا باید چند سالی پس از مرگ شاه سنجان و در سالهای نخست قرن ششم ساخته شده باشد .

مزار شاه سنجان  عارف بزرگ قرن 6

روستای سنگان رشتخوار

البته پاره ای بر این عقیده اند که مزار شاه سنجان در سنگان خواف میباشدولی آقای محمد رضا خسروی با استناد به پاره ای منابع و مآخذ تاریخی معتقد می باشند که بنای موصوف مربوط به مزار شاه سنگان و در سنگان رشتخوار میباشد .

بهر حال هر دو سنگان در گذرتاریخ تابع ابر شهر نیشابور وایالت خراسان بوده اند و هر کدام از مزارهای موجود در سنگان رشتخوار یا سنگان خواف متعلق به شاه سنجان باشد از عزت و معروفیت این شاعر متفکر حکایت دارد .

با توجه به اینکه امیر نصراله سنجانی به قول فصیحی خوافی در سنجان زاوه و به قول سایرین وفات رکن الدین محمود سنجانی در سنجان خواف بوده است و شاید هر دو مزار صحیح بوده است و هر کدام متعلق به شاه سنجانی باشد .

رکن الدین محمود سنجانی از کبار مشایخ عرفانی قرن ششم بوده از ساسله چشتیه و از خواص مریدان خواجه مودود چشتی (م.527) است که در سنه 597 یا 93 یا 99 در سنجان وفات یافته و در همانجا مدفون است رکن الدین محمود تا پیش ازدرک محبت خواجه مودود چشتی به خواجه سنجان معروف بوده است :

(خواجه مودود فرمد تا او را شاه سنجان گویند و مراتب معارف او عظیم معروف است و اشعار فصاحتشعار و رباعیات بلاغت آیات او در کتب مشهور و در افواه خلق مذکور است )

خواهی که تو را رتبه ابرار رسد               مپسند به هر کس زتو آزار رسد

از مرگ میندیش و غم رزق مخور        کاین هر دو به وقت خویش ناچار رسد

مردان  خدامیل به پستی نکنند               خود بینی و خویشتن پرستی نکنند

آن جا که مجردان حق می نوشند          خم خانه تهی کنند و مستی نکنند

خرابه های جیزد

در دامن تپه های جنوبی روستای اکبر آباد رشتخوار در سطحی تقریبا به اندازه 3کیلو متر مربع آثار قلعه مخروبه ای وجود دارد که اهل محل آن را جیج یا جیز می خوانند . این تپه ها را از آثار و اطلال قصبه تاریخی ثروتمند جیزد می دانند که در زلزله سال 737 از بین رفت تا همین اواخر یعنی تا همین چند ده سال جلوتر خرابه های جیزد که به صورت تپه های گنبدی شکل در دامنه اکبر آباد افتاده بود توجه کسی را جلب نمیکرد .

تپه های تاراج رفته شهر تاریخی جیزد

شهرستان رشتخوار

اما اکنون دل و جگر هزار تکه شده تپه های جیزد گواه این است که مردم آنقدر بر ادامه حفاری اصرار ورزیدها ند که در همه جای دامنه وسیع اکبر آباد مشتی خاک نمی بینی که جا بجا نشده باشد . روزی که به دیدن این خرابه رفتم شهریور 1364- تپه های اکبر آباد راد چون کندویی یافتم متخلخل و پر چاله چوله که گویی لانه دهها هزار زنبور بوده است .

در میان خرابه ها آثار یک ارگ قدیمی نیز به چشم می خورد که باروهای اطراف  قلعه و جای بر جهان قلعه در چهار گوشه ارگ پیداست .

در داخل حفره های پدید آمده در خاک ، گاهی سینه سفید دیواری نمودار شده است که سقف گچ کاری شده آن دست نخورده باقی مانده است و اگر نه پراکندگی پاره آجرهاست که  روستای فاردق تا حوالی عباس آباد را پوشانده است .

پایین تر از تپه های اکبر آباد و در حاشیه ده یک قلعه ترکمنی نسبتا بزرگ با استخوان بندی سالم دیده می شود که بر ج دیده بانی آن هنوز پا بر جاست .

مسجد جامع رشتخوار

مسجد جامع رشتخوار اکنون در خارج شهر رشتخوار و در بیابان شرقی این شهر قرار دارد مسافری که جاده آسفالته تربت حیدریه به خواف را در پیش دارد هیات پر صلابت این اثر تاریخی را بی فاصله در حاشیه راست جاده و چسبیده به کناره شرقی شهر رشتخوار میبیند . آنچه از مسجد باقی مانده است گنبدی است که از بیرون آمیزه ای است از خشت خام و پحته و در جانب جنوبی گنبد هلالی یک طاق بلند که احتمالا متعلق به شبستان تابستانی مسجد بوده است در حال فرو ریختن هنوز انگاره ای از یک بنا را به نمایش میگذارد . سقف این شبستان بکلی فرو ریخته است و قسمت سالم بنا همان گنبد و دیواره های بسیار زیبای فضای زیر گنبد است . پوشش گنبد ، آجری است با نمای پلکانی شبیه آنچه در مساجد سنگان پایین خواف و نشتیفان هم عینا دیده می شود . به نظر می رسد گنبد دارای دو پوشش بوده است یعنی که پوشش بیرونی آن از خشت خام و حفاظتی فراهم آمده از غوره گل ساخته شده و پوشش درونی آن از آجر که بطرز بسیار زیبایی با آرایش پلکانی زینت یافته است . قسمتهایی از ساختمان خارجی بنا که هنوز تکه هایی از پوشش خارجی را حفظ کرده است این تصور را تقویت میکند .

مسجد جامع رشتخوار

قسمت علیای گنبد بر 8 غرفه استوار گردیده که این غرفه ها با روزنه های خود نور فضای زیر گنبد را تأمین میکند . نواری از یک کتیبه پر کار گچی که آیه هائی از قرآن مجید را در خود دارد مثل کمربندی برگرد گنبد و در قسمت زیر طاق نماها پیچیده شده است و جز این کتیبه بقیه تزئینات دییواره های گنبد اعم از هلالی طاق نماها و حواشی غرفه ها بوسیله آجر تدارک یافته است .

مربعی ترکیب یافته از 12 ستاره که با آجر برش یافته است در زمینه ای روشن و قهوه ای ، قسمتهای فوقانی غرفه ها را زینت داده است .

محراب باقیمانده در ضلع غربی مسجد با تزئینات فوق العاده چشمگیری نظر بیننده را جلب می کند و در واقع سالمترین قسمت مسجد است . در بقیه مساجد تاریخی این منطقه نیز محراب همچنان زیباترین و سالمترین بخش بر جای مانده و دست نخورده بناست .

شماره ثبت تاریخی این مسجد 1343/3 می باشد . اداره کل ارشاد اسلامی خراسان در کتابچه بناهای تاریخی ، شناسنامه مسجد را این گونه آورده است :

پلان آن چهار ضلعی است که در قسمت فوقانی تبدیل به هشت ضلعی شده و گنبد روی آن قرار گرفته است . در قسمت هشت ضلعی چهار نور گیر تعبیه شده که قسمتهایی از آنها به مرور زمان فرو ریخته است مصالح مورد استفاده از این بنا خشت خام و آجر است که بوسیله روکشی از گچ در قسمت داخلی بنا پوشیده شده است . نمای خارجی مسجد بعلت بکار رفتن خشت و گل لطمه بیشتری دیده و از خارج بصورت مخرو به ای نمایان است ، قسمتهای زیادی از ایوان مسجد نیز فرو ریخته و تعمیر و بازسازی آن هزینه زیادی لازم دارد که مقرون به صرفه نیست ! شبستان مسجد به طول 14 و عرض 8متر است . محوطه زیر گنبد دارای تزئینات آجر کاری است که آجرها در سقف بنا و طاق نماهای زیر سقف بصورت خفته راسته و زیگزاک بکار رفته است . در زیر طاق نماها کتیبه ای از گچ به خط کوفی آیه هایی از قر آن کریم را در بر دارد که قسمتهایی از آن فرو ریخته است . فرم بنا نشان می دهد که گنبد مسجد دارای دو پوشش داخلی است . با توجه به پلان و مشخصات کلی بنا به احتمال زیادی میتوان مسجد را یک بنای دوره سلجوقی دانست .

سایر آثار تاریخی بررسی شده رشتخوار عبارتند از :

1)تپه گورکی : در جنوب شرقی رشتخوار مجاور روستای اندنجرد می باشد که سابقه تاریخی آن از صدر اسلام تادوران تیموری می باشد و جزء آثار حفاظتی  می باشد .

2)قلعه چهار برجی اندنجرد : در جنوب شرقی رشتخوار مجاور روستای اندنجرد می باشد که سابقه تاریخی آن از صدر اسلام تا دوران تیموری  می باشد و جزو آثار حفاظتی میراث فرهنگی است .

3)تپه چهل ماه : درشمال شهر رشتخوار –فتح آباد بوده و بدوران تاریخی متعلق بوده و جزء آثار حفاظتی میراث فرهنگی است .

4) مزار سید قوام الدین : در شمال غربی رشتخوار مجاور روستای نوق مربوط به دوران تیموریان .

مزار سید قوام الدین روستای نوق رشتخوار

5)مزار شیخ ابدال مجاور روستای نوق متعلق به دو ران تیموریان .

6)شهر تاریخی رشتخوار : در شرق شهر فعلی رشتخوارحاشیه جاده رشتخوار به خواف و متعلق به دوران اسلامی .

7)تپه قصر: متعلق به دوران تاریخی و اسلامی که جزو آثار حفاظت شده بوده و  غرب رشتخوار و مجاور روستای فیض آباد میباشد .

8)تپه امین داد: جزو اثار حفاظت شده دوران تاریخی و در شرق فیض آباد .

9)قلعه خیر آباد : مربوط به دوران اسلامی – تیموری و حفاظت شده می باشد که در روستایی فیض آباد واقع است .

10)قلعه خاکی :  غرب رشتخوار وغرب روستای ابراهیم آباد و سابقه آن به دوران اسلامی میرسد و در حال حاضر جزوء نقاط حفاظت شده می باشد .

 

11)تپه گورکی شعبه : از آثار بجای مانده اسلامی در جنوب روستای شعبه و جزو آثار حفاظتی می باشد .

12) قلعه کهنه جنت آباد : مربوط به دوران صفویه که در مجاور جنت آباد می باشد .

و بالاخره تپه کوده

که از دوران تاریخی پیش از تاریخ جزو مناطق ثبتی آثار باستانی میباشد بررسی و مطالعات گذشته های یک منطقه از کتب و نوشته های موجود انجام میشود و یا از آثار باستانی بجای مانده ، که در منطقه رشتخوار تاریخ گذشته آن بر روی خاک و زیر خاک موجود است و برای روشن شدن تاریخ تمدن و فرهنگ بایستی به بررسی و غور آنها همت گماشت و چون این منطقه به سبب موقعیت آب و زمین کشاورزی میتوانسته در گذشته های بسیار دور حتی پایه گذار زندگی یکجانشینی اولیه و شروع عصر کشت و زرع باشد ، لذا در صورت مطالعه و حفاریهای علمی و عمیق بعید نیست که به آثاری چون آنچه در تپه سیالک کاشان برخورده اند دست یافته و بدین ترتیب گوشه ای دیگر از تاریخ تمدن تاریک عصر گذشته بشری را کشف وروشن نمایند .

مطالعه در جغرافیای تاریخی و سوابق منطقه رشتخوار با توجه به وجود آثار باستانی بسیار و اینکه هر کدام جای پائی در تاریخ دارند مستلزم تحقیق و تتبع بسیار در کتب و نوشته های گذشتگان و تطبیق شهرها و روستاهای تاریخی با اسامی فعلی میباشد و این از حوصله این مقال خارج بوده ، خود زمان ، مکان و توجهی خاص و وزین را میطلبد ، لذا بر دلسوزان و عاشقان

این دیار است که کمر همت بر بسته و در این زمینه غور و تعمق و مطالعه تفحص را خواستار گردند


 
 
 
 

موضوعات وبلاگ

 

درباره خودم


در مورد رشتخوار بیشتر بدانید( خبرگزاری محلی شهرستان رشتخوار)

فرهاد قاسم پور
یکمعلم ساده
 

حضور و غیاب

 

اشتراک